نقش حـج درساختار فرد و جامعه

نقش حـج  درساختار فرد و جامعه

 

حـج  در لغت : به معناي قصد است.

حـج در اصطلاح: قصد نمودن عبادات مخصوص، در اماکن مخصوص در وقت مخصوص ميباشد.

حكم حـج  : حـج  بر اساس دلايل قرآن ، سنت و اجماع امت اسلامي فرض ميباشد.

دليل از قرآن کريم : «وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» :«و براي خدا حج آن خانه بر عهدهي مردم است البته بر کسي که بتواند به سوي آن راه يابد و هر که کفر ورزد يقينا خداوند از جهانيان بي نياز است»

دليل از سنت : حديث نبي کريم  (صلى الله عليه وآله وسلم): « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ وَحَجِّ الْبَيْتِ وَصَوْمِ رَمَضَانَ» رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: «اسلام به پنج پايه استوار گرديده است، شهادت لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، اداي نماز ، پرداختن زکات، حج و روزهي ماه مبارک رمضان.»

 

نقش حـج

حج  يکي از بناهاي پنچگانهي اسلامي است ، اين فريضهي الهي نقش مهمي را در ساختار فرد و جامعهي انساني بازي ميکند که ميتوان آنرا بصورت مفصل مورد مطالعه قرار داد:

1- نقش حج در ساختار فرد

 حج انسان مومن را به عاليترين مراحل ايماني ميکشاند که ميتوان آنرا چنين تحليل نمود: - معنويت در اين مراسم: حج بيت الله الحرام  قبل از همه يک سير معنوي است که روح انسان مومن را از ماديت و گرايشهاي شيطاني بسوي عبادت ذات  الله (جل جلاله) و رجوع از گناهان بسوي نيکيها و تسليمي به بارگاه الهي ميکشاند ، اين معنويت حج را در امور ذيل ميتوان بخوبي مورد مطالعه قرار داد :

- سيري بسوي  الله (جل جلاله) : نخستين اثر حج را ميتوان در ( يک نگرش کلي، سير وجودي انسان .. بسوي  الله (جل جلاله)  ، نمايش رمزي فلسفهي خلقت بني آدم وتجسم عيني آنچه در اين فلسفه مطرح است ...)

هرگاه به حقيقت حج نظر اندازيم اين درحقيقت يک سيري است بسوي  الله (جل جلاله)، سيري بسوي تاريخ انسانيت و مسلمانان، سيري بسوي شخصيت هاي ارزنده و تاريخ ساز، سيري است بسوي محبت و عشق و سيري است بسوي اصل انسان.

در اين سفر هر انساني مي تواند سير خيات بشر را مشاهده نمايد، حيات شخصيتهاي تاريخي را تمثيل ميکند، گاهي حيات ابراهيم، گاهي حيات ساره، گاهي حيات اسماعيل، گاهي دردها ورنج هاي همه را، وگاهي .. وگاهي.

در اين صحنههاي مختلف اين انسان مومن مانند ممثل نقش هيرو را بازي ميکند، ولي نه نقش ظاهري، بلکه با محتوا و معاني دقيق آن، اين شخص خود را از زندگي خويش دور نموده و مثل اينکه چنين انساني خود را فراموش نموده و در نقش ديگري ميدرخشد و تمامي سوژهها را عملا بر خود تطبيق مينمايد، به همين سان اين شخص مومن، تمامي صحنههاي تاريخ بشريت را يکبار تمثيل ميکند، ولي با اين تفاوت که نقش او نقش اساسي و محوري است، نقش او تنها يک شخص را نه، بلکه او در نقش همه اشخاص است، او تمامي تاريخ را به تنهايي خود تمثيل ميکند، درتمامي نقشها تمثيل ميکند و باز او تنها نقش ظاهري را که شايد چند صحنهاي از ماديت باشد نه، بلکه او نقش اساسي معنوي همه را تمثيل ميکند، او در معاني هر صحنه غرق ميشود، او با يک فرق که گريه اش مانند گريهي فيلمسازان ساختگي و خيالي نيست، بلکه هرگاه ميگيريد حقيقتا ميگيريد، هرگاه محبت ميورزد، محبتش بخاطر صحنه سازي نيست، بلکه براي خود سازي است، دراينجا اين نقش را براي ديگران و نمايش براي ديگران بازي نميکند، بلکه اين نقش را براي خود، براي اصلاح خود، براي انتقاد برخود، براي ياد دهي خود، براي دانستن تاريخ خود، تاريخ انسانيت، تاريخ انسان سازي، وبالآخره اين  صحنه براي ديگران نه ... بلکه براي خود صحنهها ميسازد.

يک فرق و آن هم فرق اساسي، او تمامي حوادث تاريخي را در ظرف چند روزي تمثيل ميکند، ولي صحنه هاي وي ساختگي نيست، لباس وي ساختگي نيست، جاي تمثيل وي ساختگي نيست، بلکه همه حقيقت و واقعيت است.

 

2- نقش حج در ساختار جامعه

حج در ساختار جامعهي انساني ميتواند نتايج  ذيل را به ارمغان بياورد:

الف : نقش اجتماعي حج

 مسلمانان براي حل مشکلات روزانهي خويش به مساجد منطقه رفته و روزانه پنج مرتبه از احوال يکديگر با خبر ميشوند و هرگاه کسي را دو سه مرتبه غايب از نماز جماعت ببينند، فورا در مورد او باز پرسي ميکنند و مشکلي که براي وي پيش آمده، درحل آن تصميم ميگيرند، دامنهي اين شناختها و حل اين مشکلات در روزهاي جمعه توسعهي بيشتر يافته زيرا مسلمانان به مسجد جامع شهر رفته و در آنجا با هم يکجا نماز جمعه را ادا ميکنند، که  اداي نمازهاي جمعه با اين وسعت سبب شناخت و تفاهم بيشتر ميان مردمان يک شهر ميگردد.

 و از اينکه در نماز جمعه شرط است که به امامت رهبر و يا يکتن از نمايندگان ادا گردد، بنابراين در حضور يابي امام مسلمانان (خليفه – امير المومنين ) در اداي نمازهاي جمعه و خواندن خطبه توسط وي، مسلمانان ميتوانند مشکلات کشور خويش را در اين روز با خليفهي مسلمانان در خانه  الله (جل جلاله) بدون دروازههاي منع مراجعين و نگهبانان به شکل مستقيم صورت گيرد.

ولي براي حل مشکلات جهاني مسلمانان سالي يکبار کنفرانسي بايد داير گردد که درآن همهي مسلمانان از تمامي جهان با هم يکجا شده و براي حل مشکلات جهاني خويش تصميم گيري نمايند و به اين صورت نمايندهي هرکشور، مشکلات و خويش را به گوش جهانيان رسانده و به اين شکل ديگران در رفع اين مشکلات با ايشان همکار کنند، بنابراين حج وسيلهاي اساسي براي تفاهم ميان ملت ها و تمامي مسلمانان جهان ميباشد، ولي دشمنان اسلام با درک اين حقيقت سعي و تلاش ورزيدند که مراسم حج را صرف در عبادات و رفتن به اماکن مقدسه تخصيص داده و رهبران سياسي را غلام خود ساخته آنانرا به اين وادارند که در جريان مراسم حج از تشکيل کنفرانس ها و مجالس اسلامي ممانعت نموده و ممانعت ورزند از  جلسات سياسي مسلمانان که اصلا بايد در همينجا مطرح گردد.

همچنان براي جلوگيري از رفتن مسلمانان به حج در مصارف حج  نرخ هاي بسيار گزافي را تعيين نموده اند که بسا اوقات دلبستگان خانهي الهي نميتوانند به سادگي به شرف زيارت بيت الله نايل گردند.

ب : نقش سياسي حج

حج  نشانهي عملي ملل متحدي است که اساس آن توحيد و يکپارچگي ملتهاي جهان ميباشد: دين مقدس اسلام با فرض نمودن حج به شکل عملي به مردم نشان ميدهد که بر اساس توحيد الهي  ملل متحدي ايجاد گرديده است که  در آن حق «وتو» براي چند کشور ابر قدرت نباشد، بلکه تمامي ملتها يکسان از حقوق خويش استفاده نمايند. اگرچه درعصر امروزي ما سازماني به نام ملل متحد داريم ولي مشکل آن اينست که در آن حق «وتو» صرف براي چند کشور ابر قدرت داده شده است، حج برنامهي خاصي است که زماني ملتهاي مختلف، با رنگهاي مختلف (سياه پوست ، سفيد پوست، زرد پوست وسرخ پوست ) از کشورهاي مختلف با هم يکجا شده و بخاطر از بين بردن اختلافات و سمبولهاي هرکشور و لباسهاي افتخاري، همه يک لباس متحدي را درتن ميکنند و يک شعاري بزبان مياورند، که (لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ

اين حقيقت يگانه ساز ملت ها در حج بصورت عملي آن براي همهي جهانيان قابل مشاهده است، اگر جشن هندوها بخاطر هندوهاي هندوستان است، و يا هم در مراسم بت پرستي چينيها، تنها مردم چين شرکت ميکنند، ولي در مراسم عبادت رب العالمين هيچ کسي حق ندارد که نسبت به ديگران برتريت داشته باشد، رسول الله (صلي الله عليه و آله وسلم) بعد از فتح مکه هيچ قريشي مکي، عربي هاشمي را امر نميکند که بر بام کعبه رود، بلکه يک سياه پوست، حبشي غيرعربي و غير قريشي وغير هاشمي را که ميتواند نشانه اي از سمبول توحيد ابراهيمي باشد، به بام کعبه بالا مي برد و به او امر ميکند که نداي توحيد را بلند نما. چه خوب است اين حقيقت از زبان يک دانشمند که هنوز شرف توحيد را حاصل نکرده، ولي حقيقتها را دانسته است درينجا  ذکر نماييم:

 يکي ازپروفسورهاي هندوستان (راما کرشنا راو) رئيس بخش فلسفه کالج هنرهاي مهاراني شهرميسور هندوستان کتابي درمورد محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) نوشته است ميگويد: «بعد از فتح مکه پيامبر صلي الله عليه وسلم به بلال (رضي الله عنه) امر مي کند تا به بام خانه کعبه بالا  رفته و  نداي الله اکبر را، ازآنجا بلند کند، بلال حبشي با لبان پهن وعريض خود به بام کعبه بالا مي رود بامي که در نظر اسلام بسيار مقدس و درعين حال تاريخي هست، دراين وقت غرور و تکبر عرب اوج ميگيرد وميگويند: اين غلام حبشي بر بام خانهي الله (جل جلاله) بالا رفته و اذان ميدهد، روز خوش نبيند.

اما پيامبر خدا براي از بين بردن غرور، تکبر، نخوت و خود خواهي آمده بود، اين جا است که پيامبر يک خطبه ميخواند و در آن چنين ميگويد: تمام حمد وستايش مخصوص الله (جل جلاله) است که پروردگار عالميان است وشکر او را بجا بياوريم که ما را از گرفتاريها و جهل جاهليت نجات داد، اي مردم! بياد داشته باشيد که تمام مردم به دو گروه تقسيم شده اند، مردمان  پرهيزگار ومتقي که در نزد  الله (جل جلاله) مرتبه عالي دارند، و مردمان شقي القلب که در نزد  الله (جل جلاله) بد بخت و بي اهميت ميباشند، تمام مردم، فرزندان آدم هستند، و آدم از خاک به دنيا آمده است )) (ص : 10-11)

پروفسور رام کرشنا ميگويد:

 «در هر سال يکبار تمام مردم جهان با چشم سر مشاهده ميکنند که اختلافات رنگ، پوست، نژاد، از بين ميرود و هر انسان بعنوان انسان درپهلوي يکديگرقرار ميگرد چه اين انسان از اروپا باشد يا امريکا يا ازهندوستان باشد ويا ازچين، خلاصه از هرجاي دنياکه باشد به مکه ميرود و در آنجا مانند اعضاي يک فاميل جمع ميشوند به يک قيافه و يک شکل، در يک لباس و با يک صدا، خالي و فارغ از هرنوع تکبر و غرور با سر برهنه شعار ميدهد (لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ) اينجاست که در دنيا هيچ چيزي وجود ندارد که قابل تمييز و فخر باشد، بجز ذات پاک الله تعالي که هر حاجي با اين تاثر به خانهي خود بر ميگردد که  الله (جل جلاله) لاشريک هست و ما بنده او هستيم. )) وي اضافه ميکند:« پروفسور هرگرونجي گفته است که ملل متحدي را که پيامبر خدا تشکيل داده بود، در هيچ ملل و اقوام ديگرسابقه نداشته و اقوام مختلف از آن درس آموختند، او اضافه ميکند: هيچ ملتي از ملل دنيا به غير از اسلام در تشکيل امم متحده پيدا نشده اند))( ص : 10-11) پيامبر اسلام توانست که شاگردان مکتب توحيد و نبوت را چنان تربيت نمايد که همه مانند دانههاي شانه يکسان بوده و هيچکسي برکسي ديگري برتريت نداشته و تنها برتريت به تقوا بود.

ج : نقش اقتصادي حج

اگر مسووليت خانهي الله (جل جلاله) به شكل مخلصانه انجام ميشد، رهبران جهان اسلام ميتوانستند از مصارفيکه حجاج غني در هنگام  اداي مراسم حج ميپرداختند، به نفع ساير مسلمانان مصرف نمايند، و عايدات سالانهي حج و عمره را که به مليون ها دلار ميرسد، براي کشورهاي فقير و مصيبت زده مصرف مينمودند، و به اين شکل دامن فقر و بيچارگي ملت ها بکلي از بين ميرفت.

همچنان درهنگام حج اموال تجارتي زيادي به فروش ميرسد و هرگاه مسوولين عربستان تصميم مي گرفتند که در زمان حج تنها اموال مسلمانان به آنجا قابل فروش باشد ، در اين موسم ملياردها افغاني به نفع کشورهاي اسلامي ميبود.

ولي با تاسف که رهبريتهاي ظالم اين اموال مسلمانان را مدالي ساخته در سينههاي خارجي ها، اويزان نمودند، و يا هم هواپيماها و وسايل جنگي فرسوده شدهي غربي ها را به مليون ها دلار خريداري نموده، براي سرکوبي مسلمانان استعمال ميکنند، ولي درهنگام جنگ با دشمنان اسلام، مانند صدام در زيرزمين ها مخفي شده که افراد خودشان با گرفتن چند هزار دلار او را بدست امريکاييها ميدهند.

د : نقش فرهنگي حج

در ميان ملت هاي جهان فرهنگهاي مختلفي وجود دارد که اين امور فرهنگي به شکل سالگردها ، مراسم ، تجليلها ، وساير امور در سطح کشور برگزدار مي گردد، حج بيت الله شريف بعنوان يکي از مراسم و مناسک مهم دين مقدس اسلام، نقش مهمي را در فرهنگ اصيل اسلامي بازي ميکند، دراينجا مسلمانان تمامي جهان با نژادها ، مذاهب ، زبانها ، قوميت ها واعتبارات مختلف حضور حاصل نموده و همه مانند برادران و خواهران در اطراف کعبهي شريف ، صحراي مني ، عرفات و ساير مناطق حج با يک لباس و يک شعار مشغول عبادت پروردگار خويش ميشوند، در اينجا مهمترين فرهنگ اسلامي که عبارت از مساوات و برابري ميان بشريت است بخوبي جلوه گر ميشود ، در اينجا فقط يک فرهنگ وجود دارد ، وآنهم فرهنگ ايماني است که بر پايههاي توحيد استوار است.

در اينجا فرهنگ اختلافات از بين رفته و همه بدون در نظر داشتن زبان ، نژاد و جنسيت به عبادت پروردگار ميپردازند .

 اجتماع اسلامي منحصر به هيچ مرزي نبوده ، بلکه هر مسلمانيکه رب العالمين را عبادت نمايد، و هر وقتي که ميگويد ( قل اعوذ برب الناس ) بر اين اساس هميشه سعي وتلاش وي براي پيوند دادن ملت هاي مختلف جهان براي بهبود جامعهي انساني ميباشد ، اکنون حج اين فرهنگ عميق انساني را در ميان ملتها زنده ساخته وتمامي مرز هاي جغرافيايي ، نژادي ، مذهبي ، حزبي ، زباني و قومي را از بين برده همه را با يک شعار ، يک لباس و يک مکان جمع نموده ، همه بدون درنظر داشت تمامي اختلافات مراسم شانرا ادا ميکنند.

درمراسم حج فرهنگ اسلامي که بر اساس اخوت و وحدت ملتها نهاده شده است ، به گونه بسيار عالي آنرا تمثيل مي کند. و هرگاه در بقيهي اوقات نيز اين فرهنگ مراعات گردد، تمامي خشونتها و بد بينيها از بين رفته ، همهي مسلمانان ميتوانند جامعهي اسلامي را به جهانيان تقديم نمايند که الگو براي انسان سازي وانسان زيستي باشد.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: اسلامحج

تاريخ : سه شنبه 20 / 1 / 1396 | 10:13 PM | نویسنده : یونس |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب مغانشابو
  • وب موج سوار
  • وب آموزش ریاضی
  • وب بای شاپ