ستر عورت و حـجاب

مفهوم ستر عورت و حـجاب

عبدالظاهر داعي

 

حـجاب در لغت واصطلاح  شريعت اسلامي

حـجاب در لغت: به معناي ستر و پوشيدن است.

حجاب به دو شکل استعمال ميشود ، يکي مادي و ديگري معنوي.

حجاب مادي : جسمي است که در بين دو چيز حايل يا مانع واقع ميشود.

حجاب معنوي: امور معنوي است که مانع به رسيدن به چيزي ميشود مثلا «عجز» که مانع ميشود که انسان به مقصد خود برسد ، و گناه حجابيست بين بنده و پروردگارش.

خمار در لغت : به معناي ستر يا چادر است.

خمار در اصطلاح : چادري است که سر، گردن، وگوشها را ميپوشاند.

فرق بين حجاب و خمار: حجاب چادري بزرگ است که تمامي اعضاي بدن را ميپوشاند، اما خمار چادر خوردي است که تنها سر خانمها را ميپوشاند.   

نقاب: پارچه ايست که زنان با آن صورتشان را ميپوشانند.

فرق بين نقاب و حجاب: حجاب تمام بدن را ميپوشاند ، اما نقاب تنها صورت را ميپوشاند.

خطاب به خواهران با ايمان:

خواهران مومن و پاک سرشت! مهمترين موضوعي را که بايد خواهر عزيز ما در مورد حجاب در نظرداشته باشد اينست که هرگاه خواهرمسلمان به وحدانيت الله (جل جلاله) ايمان داشته باشد، و اين را پذيرفت که الله (جل جلاله) نسبت به همهي مخلوقات مهربان است ، وقوانين الهي به نفع انسانيت است ، ودرهرحکم الهي حکمتي است كه انسان مومن منفعت آنرا به شکل عاجل و يا هم با مرور زمان درک مينمايد، و همينکه قانوني را پروردگار عالميان بيان داشته است، بدون شک عملکرد به آن ضروري و حتمي بوده زيرا تمامي احکام الهي براي دفع ضررها و بديها وجلب منفعتهاست.

خواهران مومن و با ديانت ما به مجرد فهميدن احکام الهي فورا به آن عمل ميکند، و زماني هم که در موردي تحقيق ميکنند بخوبي ميدانند که اين حکم الهي به نفع وي بوده و براي حفظ عزت وکرامت وي قانوني را بيان داشته است.

دين مقدس اسلام با در نظرداشت مصلحت جامعهي اسلامي ستر عورت را بر مردان و زنان يکسان فرض گردانيده است، هيچ مرد مسلمان حق ندارد كه در مقابل مردم كشف عورت نمايد به همين سان هيچ خواهر مسلمان و متـدين به خود اجازه نميدهد تا در مقابل ديگران عورتش آشکار شود.   

اين عفت و پاكدامني وظيفهي تمام مسلمانان است، تا با حيا و شرف كامل  زندگي خويش را بسر برند ، زيرا پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) ميفرمايد: قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ مِمَّا أَدْرَكَ النَّاسُ مِنْ كَلَامِ النُّبُوَّةِ الْأُولَى إِذَا لَمْ تَسْتَحْيِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ»:«خلاصهي تمام آنچه را پيامبران آورده اند اينست: هرگاه حيا نداشتي هرچه ميخواهي بكن.»

بي حجابي دامي از دامهاي شيطان : اصلا شيطان ميخواهد كه انسان را عريان نمايد، و همان عزت و آبرويي را كه الله(جل جلاله) به انسان داده است از بين ببرد، شيطان حضرت آدم و بي بي حوا را وسوسه نمود (فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ (20) وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ (21) فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ (22) قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ) (الأعراف /20 – 23) ترجمه : «شيطان (حضرت آدم و بي بي حواء) را وسوسه نمود تا عورت آنانرا كشف نمايد، و به ايشان گفت كه پروردگارتان شما را از اين درخت براي اين منع نموده است تا دو فرشته و يا هم براي هميشه در اينجا نباشيد. و برايشان قسم نمود كه من براي تان از جمله نصيحت كنندگانم. و چون از درخت ممنوعه خوردند عورت شان كشف گرديد و به پوشاندن خود با برگهاي درختان جنت آغاز نمودند.پروردگار به ايشان گفت: آيا شما را از اين درخت منع ننموده بودم و برايتان نگفته بودم كه شيطان دشمن آشكار شما است؟ گفتند: پروردگارا ! ما بر نفسهاي خود ظلم نموديم و اگرمارا مغفرت ننموده و رحمتت را بر ما نفرستي از جمله زيان كاران خواهيم بود.»

 شيطان با حضرت آدم و بي بي حوا (عليهما السلام) فريب كاري نمود و با نيرنگ ويا به اصطلاح امروزي با جنگ فکري آنانرا به لغزش وادار نمود تا آنان از درخت ممنوعه بخورند، و برايشان دليل بيان آورد كه هرگاه شما از اين درخت بخوريد مانند فرشتگان و يا هم درجنت براي هميشه باقي خواهيد ماند، شيطان از منافقانه كار کرده بود و براي آنان قسم خورد كه من دوست شما ميباشم و اين سخنان را براي خوبي شما ميگويم، و آنان هم با سخنان اين دشمن مكار فريب خورده و از درخت ممنوعه جنت خوردند، و به مجرد خوردن، لباسهاي زيباي جنت از تن آنان ريخت و هر دو برهنه شده مجبور شدند تا به برگهاي درختان بهشت خود را بپوشانند.

اين حكايت بزرگترين درس براي مسلمانان است، تا انسان فريب شيطان هاي انسي و جني را نخورده و احکام اسلام را کاملا بپذيرد، قرآن کريم ميفرمايد:

(يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ)(بقره/208): «اي مؤمنان شما در اسلام كاملا داخل شويد، و پيروي از گامهاي شيطان  مكنيد، شيطان هاي عصر حاضر و دشمنان دين مقدس اسلام نيز با فريب كاري و دشمني با خواهران ما ميخواهند به لباس روباههاي مكار خواهران مسلمان ما را گمراه نمايند از حقوق زن صحبت نموده و توسط راديوها و تلويزيونهاي مختلف همين موضوع بيحجابي و عورت گشايي را زياد دامن ميزنند. و ميخواهند كه خواهران مسلمان وسيلهاي براي اعلانات تلويزيون، و يا هم تجارت و فروش اعضاي بدن آنان گردند. آنان مانند گرگانياند كه براي برهي كه در آغوش مادر زندگي ميكند ميگويند كه اين مادر مهربان بر تو ظلم ميكند و اين شبان حق ندارد كه با چوب دست داشته خويش از تو پاسباني نمايد، تو بايد آزادانه در صحرا حركت نمايي و هرگاه آن برهي ساده لوح به سخنان چرب و فريبكارانهي گرگ فريب خورده از دامن مادر و رعايت شبان دور شود، آن گرگ وحشي  او را به تنهايي در مقابل خويش بيابد او را طعمهي خود ساخته پاره پارهاش ميکند، آنگاه بيادش ميايد:

صدها چراغ دارد و بيراهـه ميرود       بگذار تا که افتد و بيند سزاي خويش

مخالفين اسلام نيز زنان را به نام آزادي و مساوات از خانهها و اماكن كارشان به اماکن رقص و كليپهاي رقص و فساد ، منتقل نمودند، و سپس آنان را وسيلهاي قرار داده، دهها شركت فروش اعضاي بدن آنانرا بواسطه کانالهاي تلويزيوني به مردم اعلان مينمايند، خانوادهي پاك را از بين برده آنانرا به نام تمدن و پيشرفت براي مردمان کم فکر و بي انديشه عرضه ميکنند، و اكنون در چنين کشورها  بر اساس آمارهاي روز 80 % مردان به خانمهاي خويش خيانت نموده با زنان بيگانه ارتباطات جنسي دارند.

موضوع كشف عورت و بي ستري بزرگترين وسيلهي شيطان است، زيرا انسان بيحيا ايمان ندارد، و حيا جزء اساسي  ايمان انسان را تشكيل ميدهد، حيا اساسيترين مظهر اخلاقي يك مسلمان است و هرگاه انسان از اخلاق و آداب اسلامي دور شد تمامي اعمالش بيهوده ميشود.

مثلا: نماز بدون داشتن حيا برابر با صفر است، زيرا در نماز ستر عورت فرض بوده و كشف آن نماز را باطل ميكند.

زكات بدون داشتن اخلاق برابر با وي به صفر است، زيرا الله(جل جلاله) ميفرمايد (يا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى)(بقره/264):«اي اهل ايمان صدقات تان را بواسطهي منت گذاري و ضرر رساندن باطل نكنيد، كسيكه در هنگام توزيع زكات بد اخلاقي نموده قلب فقيران را با الفاظ درشت جريحه دار سازد، ثواب صدقهاش باطل ميگردد.»

روزه بدون داشتن اخلاق برابر با صفر است، زيرا پيامبر (صلي الله عليه وسلم) ميفرمايد: (هرگاه يكي از شما روزه دار باشد، نبايد سخنان بد و اعمال فاسقانه (بي حيايي) را انجام دهد و هرگاه كسي به او دشنام دهد روزه دار بايد بگويد كه من روزه هستم و با او مخاصمت ننمايد)

حج بدون داشتن اخلاق برابر با صفر است، زيرا الله (جل جلاله) ميفرمايد: (فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلاجِدَالَ فِي الْحَجِّ) (البقره / 197) «در حج امورات زن و شوهري و جنگ و جدال را ترك نماييد.»

بد اخلاقي و بي حيايي يكي از دامهاي خطرناك شيطان در تمام عصور ميباشد، كسانيكه قبل از پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) مطابق شريعت ابراهيم (عليه السلام ) حنفا بودند، و به كعبه طواف مينمودند، شيطان به نزد آنان آمده آنان را اغوا نمود كه اين لباسيكه در وقت طواف ميپوشيد شايد از پول حرام، ويا هم ناپاك باشد، بهتراست در هنگام طواف لباسهاي تانرا به دور اندازيد، و به همين ترتيب آنان را از دين حق برگردانده و همه را مشرك نمود، و آنان به صورت برهنه طواف مينمودند و سپس بتها را نيز داخل خانهي  الله (جل جلاله) قرار دادند. و مشرك شدند.

اين دام شيطان در عصر حاضر نيز مطابق زمان سابق تكرار ميشود، و شيطانان انس و جن با تغيير وسيله و دلايل  ميخواهند مسلمانان را مثل خود  به بي حيايي بكشانند، و بدين ترتيب آنانرا غلامان و كنيزان خويش ساخته در شركتهاي تجارتي خويش به مردم عرضه نمايند. ولي مسلمانان با اخلاص و متدين هيچگاهي فريب آنانرا نخورده و نميخورند، زيرا زنان مسلمان داراي شهامت وغيرت زياد بوده با معقوليت هر پديدهي جديدي را تشخيص داده خود را در مقابل ميكروبهاي هر عصر حفاظت مينمايند، زيرا تاريخ اسلام شاهد بهترين زنان با همت بوده و اين افتخار بزرگ است كه نخستين شهيد اسلام را ( بي بي سميه )از گروه زنان هستند، و بعد از نزول وحي بر آخرين پيامبران نخستين كسيكه به نبوت آنحضرت (صلي الله عليه وسلم ) ايما ن آورد، يك زن (بي بي خديجه رضي الله عنها) بود.

براي شرح احکام الهي بايد از علماي اسلام استفسار نماييم : اكنون مطلب اساسي را در اين بحث مطرح ميكنيم كه موضوع عورت و حجاب است. ولازم است قبل از تحقيق در اين موضوع سؤالات ذيل را پاسخ گوييم.

سوال: احكام دين مقدس اسلام از كدام مراجع  استنباط ميشود؟

جواب: احكام دين مقدس اسلام از قرآنكريم و سنت پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) گرفته ميشود.

سوال: صلاحيت استنباط احكام از قرآن كريم و سنت پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) به كدام اشخاص متعلق ميباشد؟

جواب : در هر موضوع صلاحيت قانون گذاري و استنباط احكام مربوط به اشخاص متخصص ميباشد، زيرا ما براي حل مشكل طبي به دكترها و متخصصان طب، در مشكل برق به نزد متخصصين برق ، در راهنمايي كامپيوتر و اينترنت به نزد مهندسان كمپيوتر، رجوع ميكنيم، به همين سان براي فهم قرآن وسنت به متخصصان شريعت اسلامي مراجعه ميشود.

سوال : دانشمندان اسلامي درطول چهارده قرن از ظهور اسلام تا امروز در مورد عورت و حجاب زنان از تمام آيات قرآني واحاديث پيامبر استنباط احكام نمودهاند و نتيجهي تحقيقات علمي آنان چنين است.

 در مورد ستر عورت و حجاب شرعي آيات و احاديث زيادي وجود دارد كه در سورههاي «احزاب» و «نور» اكثريت احكام متعلق به اين موضوع به صراحت بيان شده است، كه در اينجا بعضي از دلايل قرآن و سنت را به طور مثال بيان ميدارم.

(قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبنابراين بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ  أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) (النور- 30 – 31) 

«به مردان مؤمن بگو كه (ازنظر به زنان نامحرم )  چشم پوشي نمايند و شرمگاههاي خويش را محافظت نمايند، اين روش برايشان بسيار پاكيزهتر است، الله (جل جلاله) به آنچه ميكنند بسيار با خبر است، به زنان مؤمنه بگو (از ديدن مردان نا محرم)   چشم پوشي نمايند، و شرمگاههاي خويش را محافظت نمايند، زيباييهاي خويش را ( جز آنچه بدون اراده ظاهرميشود)  آشكار نكنند، چادرهاي خويش را به گردنها و سينههاي خويش ببندند، زيباييهاي خويش را بجز شوهران، پدران خود، پدران شوهران خود، پسران خود، پسران شوهرو برادران خود و پسران برادر وپسران خواهران خود و زنان خود و كنيزان خويش و اتباعي كه صاحب شهوت نباشند و مردان و اطفالي كه هنوز بر عورت محارم زنان اگاه نيستند وآنطور پاي به زمين نزنند  كه زينتهاي مخفيشان معلوم گردد، و همه به درگاه الله توبه كنيد تا باشد كه رستگار شويد.»

در اين آيهي مباركه مطالب ذيل بيان شده است: 

1- چشم پوشي: منظور از چشم پوشي در اين آيت مبارك ، گشتاندن نظر از نا محرمان است، يعني زنان و مردان مسلمان در وقت رويارويي با نا محرمان كوشش نمايند كه نظر خود را بسوي ديگري سوق دهند.

          به نامحرم نظر دل را كند كور       زغربت خانهي وضع افگند دور

          زدست ديده و دل هر دو فرياد   كه هرچه ديده بيند  دل كند ياد

امروز متاسفانه کسانيکه به ديدن فيلمها وسريالها عادت نموده اند، از تطبيق اين آيهي شريفه کاملا غافل و بيخبر ميباشند ، زيرا زنان ساعتها به مردان نامحرم، در اين سريالها وفيلمها نظر ميکنند ، و مردان ساعتها به زنان نامحرم، نه تنها نظر ميکنند، بلکه، تصاوير و رقصهاي آنرا مشاهده ميکنند.

2- حفظ شرمگاه: منظور از محافظت شرمگاه (ستر عورت) و محافظت از مبتلا شدن به گناهان زنا و غيره ميباشد.

3- پاكي زياد: محافظت عورت و چشم پوشي بهترين وسيله براي پاك زيستن و پاك بودن انسان در جامعهي انساني ميباشد. الله(جل جلاله) ميفرمايد: (وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ)(فاطر/18): «هركه نفس خويش را پاك نگهداشت، اين پاكي براي منفعت خودش ميباشد اين حقيقت را هرروز بچشم سر مشاهده ميكنيم كه خواهران با حجاب و با حياي ما هميشه داراي زندگي پاك، نظيف، دور از مشكلات ميباشند، ولي خانمهاي غربي و كسانيكه تقليد از آنان ميكنند به هزاران مشكل و بياعتمادي و بي اعتباري هاي خانوادگي مبتلا ميباشند، اين مصيبت دنيايي بوده و مصيبت آخرت و عذاب سخت و آتش جهنم  براي مردان چشم چران، بي حيا و بي شرم كه نه پرواي اعضاي فاميل خويش را دارند و نه هم پرواي ناموس ديگران را و براي  آنعده خانمهاييكه احكام دين مقدس اسلام را مراعات نميكند، نصيب ميگردد.

4- با خبري الله (جل جلاله) از آنچه ميكنند: الله (جل جلاله) هركسي را مطابق عملش پاداش ميدهد، و علم پروردگار ما، به تمام آنچه انسان در آشكار و يا خفيه ميكند، محيط است، و اين سرزنش بسيار سخت براي كساني است كه نيت خويش را پاك ننموده به سوي ناموس ديگران به  بيحيايي نظر ميكنند. و فکر ميکنند که هرگاه به شکل پنهاني به نامحرمان نظر کنند، هيچکسي به راز آنها پي نخواهد برد.

5- زينت: زينت در شريعت اسلامي به دو بخش تقسيم ميگردد يكي زينت و زيبايي ذاتي است که الله (جل جلاله) به انسان عطا نموده است ، و ديگري هم زينت و زيبايي مكتسب كه عبارت از آرايش، لباس، زيورات و غيره ميباشد.

6- (إلا ما ظهرمنها)  آنچه بدون اختيار آشكار گردد:  منظور از زينت و زيبايي هاييست كه بدون اختيار آشكار شود و ياهم نتواند آنرا بپوشاند ، مثلا لباس ، انگشتر، و غيره .

7- (بخمرهن) منظور از خمار چادر ميباشد: چنانچه قبلا در مورد خمار صحبت نموديم که پارچهاي ميباشد که بواسطهي آن خواهران ما، سر ، موها و گردن خود را ميپوشانند. در اين آيهي شريفه که از چادر و پوشاندن سر و موي صحبت شده است ، متاسفانه که بسياري از کسانيکه به گمراهي و بيراهه رفتهاند ، چنين گمان ميکنند که منظور از حجاب ، تقواي معنوي ميباشد ، و حجاب ارتباطي با چادر ندارد.

بشنو از چادر  كه در توصيف زن   تاروپودش با تـو ميگويد سخن

تـاروپودم  ازشـرافت  تـافتـه       تا شرافـت را به عصمت بافته

در كلاس حفـظ تقـوا و شـرف    دختران درند ، چادر چون صدف

بهترين سـرمايهي زن  چادر ست       زانكه زيب و زينت زن چادرست

حفـظ چادر در سـراي اقــتدار    دختـران راست تـاج افتــخار

حفظ چادر حفظ دين ومذهب است شـيوهي ازواج پاک احمــد ست

حفظ چادر چـاره ساز كارهاست     حافظ گـل از هجـوم خـارهاست

8- جيوب: جيوب جمع جيب است، و آن به معناي گردن و سينه ميباشد. يعني خواهران مسلمان سرها، گردنها و سينههاي خويش را بواسطه چادرهاي خويش بپوشانند.

9-استثنا براي بعضي از اقارب: اشخاصي اند كه در اين آيهي شريف ذكر شده اند و از جمله محارم ميباشند كه مقدار عورت در مقابل آنان با نا محرمان فرق ميكند كه بعدا شرح خواهيم داد، البته در اين آيهي شريفه از برادر و مادر چيزي گفته نشده است, ولي در احاديث پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) گفته شده كه برادر و مادر نيز از جملهي محارم ميباشند.

 

رد دو شبههي دروغين :

شيطان و شيطان صفتان براي اينکه بيحجابي و بيحيايي را در جامعه رواج دهند، دو دليل بيان ميکنند که با اين دو دليل بسياري از مردم را فريب ميدهند.

شبهـهي اول: آنان ميگويند که منظور از حجاب و ستر ، حجاب داخلي وستر معنوي ميباشد ، يعني هرگاه انسان از داخل تقوا داشته باشد ، همين حجاب است ، نه اينکه ، حجاب را به چادر ، رو پوش ونقاب شرح نمود .

جواب اين دليل : اينگونه اشخاص بايد بدانند که آنان بسياري از آيات قرآن را انکار ميکنند ، زيرا در آيات قرآني حجاب به معناي مادي آن بيان شده است ، زيرا لفظ (خمار) يعني چادر به صراحت در قرآن آمده است ، و هم ذکر شده است که چادر بايد گردن، سينه ، موي و غيره را بپوشاند (وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ) چادرهاي خويش را به گردن ها و سينه هاي خويش ببندند.

بهترست براي اينگونه اشخاص نظريات مفسران قرآن را نقل کنيم تا خود بدانند که تمامي مفسران قرآن که علماي اسلام ميباشند، چه ميگويند:

امام طبري که از مفسران معروف اسلام است در تفسير آيهي شريفه (وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ) ميفرمايد : چادرهاي خود را ، بر سينه هاي خود ، ببندند ، تا موها ، گردنها ، و لاکت هاي گردن خود را بپوشانند . (وليلقين خُمُرهنّ، وهي جمع خمار، على جيوبهنّ، ليسترن بذلك شعورهنّ وأعناقهن وقُرْطَهُنَّ. (جامع البيان في تأويل القرآن تاليف محمد بن جرير بن ‏يزيد بن كثير بن غالب الآملي، أبو جعفر الطبري، [ 224 - 310 هـ ] تحقيق  أحمد محمد شاكر، مؤسسة الرسالة ، ط 1 (1420 هـ - 2000 م) ، ‏‏13/159‏)

علامه ابن کثير ، مفسر معروف قرآن کريم ، در تفسير ، آيهي شريفه (وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ) مينويسد : منظور رو پوش ميباشد که بر سينهي خانمها زده ميشود ، تا بواسطهي آن سينه وگيسوهايشانرا بپوشانند ، و با اين اسلوب  با زنان عصر جاهليت مخالفت نمايند ، زيرا در عصر جاهليت زنان اين کار را نميکردند ، بلکه زنان در مقابل مردان به شکلي مرور مينمودند که ، گردن ، موها وحتي گوشواره هاي شان معلوم ميشد . (تفسير القرآن العظيم تاليف أبو الفداء إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي الدمشقي [ 700 -774 هـ ] تحقيق سامي بن محمد سلامة ، دار طيبة للنشر ‏والتوزيع ، ط 2 (1420هـ - 1999 م) 6/46‏)

مادر مومنان بي بي عايشه صديقه (رضي الله عنها) ميگويد : الله جل جلاله بر زنان مهاجر رحم کند ، هنگاميکه آيت شريف { وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ } چادرهاي خود را پاره نموده ، وتوسط آن خود را پوشيدند . (صحيح البخاري (4758)).

من فکر ميکنم کسانيکه به گفته هاي دشمنان اسلام (شيطانهاي انساني وجني) فريب خورده اند، با درک اين حقيقت چنين سخنان را تکرار نخواهند کرد. و يقين خواهند نمود که به همان اندازه که در دين مقدس اسلام، پاکي معنوي مهم است، به همان اندازه پاکي ظاهري و حجاب و پوشش ظاهري نيز مهم ميباشد ، زيرا پاکي ظاهري و باطني مانند دو روي يک سکه ميباشند ، که هرگاه يکطرف آن خراب شد ، سکه ارزش خود را از دست ميدهد. 

شبهـهي دوم : بعضي از زنان و دختران را به اين شبهه فريب داده اند که هرگاه قلب ما پاک باشد ، ضرورتي به لباس و حجاب نيست.

براي اين اشخاص فقط همين قدر کافي است که آيا شما از بي بي فاطمه ، بي عايشه ، و ساير زنان صحابه قلب پاک تري داريد ، آنان با دانستن آيات قرآني با وجود اينکه ، قلبهاي پاک داشتند ، حجاب اسلامي را مراعات مينمودند.

 

عورت در لغت و اصطلاح  شريعت اسلامي:

عورت در لغت : به معناي خاليگاه در کمينگاه ، شرمگاه انسان وهر چيزيکه از آن شرم وحيا ميشود .  (القاموس المحيط 1/ 573)

 عورت در اصطلاح : قسمتي از بدن انسان است که ديدن و نشان دادن آن به ديگران حرام ميباشد. 

 

محدودهي عورت مردان و زنان:

درآغاز خوانديم كه ستر عورت بر زن و مرد مسلمان  فرض ميباشد، وهر دو مكلفند تا عورت خويش را بپوشانند، و درصورت مخالفت مرتكب گناه ميشوند،  ولي دربارهي محدودهي عورت بين مردان و زنان فرق است كه طبعا آن اندازه مطابق شرايط فاميلي، زيبايي هركدام، مد نظر قرار داده شده است، قسمتي از جسم مردان كه سبب فتنه و فساد در جامعه ميشود عورت بوده، و مردان مجبورند كه در حفظ آن قوانين شريعت اسلامي را مراعات نمايند، و خواهران مسلمان ما نيز مكلف اند كه اندازه تعيين شده عورت را مراعات نمايند كه اينك در مورد محدودهي عورت خلاصهي آراي علماي اسلام را خدمتتان تقديم ميدارم  تا به معرفت حقايق و عمل بخاطر رضايت  الله (جل جلاله) اجر اخروي و پاكي و سعادت دنيوي نصيب خودمان و خانوادههاي ما گردد. ( إن شاء الله تعالى)

1 - عورت مرد با مرد:  عورت مردان از زير ناف تا زير زانو بوده  كه رانها و زانوهاي آنان نيز درعورت شامل ميباشد. مردان مكلف اند اين قسمت جسم خويش را بپوشانند، و در صورت ترك آن گناهکار شده و عذاب الهي در انتظارشان خواهد بود،  بعضي از جوانان و مردان در حمام هاي عمومي و حوضها و ميدان هاي ورزشي در قسمت عورت خود بي تفاوت ميباشند كه بايد رانها وزانوهاي خود را بپوشانند.

2- عورت زن با زن: بعضي از خانمها فکر ميکنند که ميان آنها ستر عورت فرض نميباشد ، درحاليکه از ديدگاه شريعت اسلامي عورت يك خواهرمسلمان با خواهر مسلمان ديگر به اندازه عورت مردان  ( اززير ناف تا زير زانو) ميباشد ، که در تمامي حالات بايد مراعات گردد.

3- عورت مرد با زنان بيگانه : عورت مردان با زنان بيگانه نيز به اندازه سابق بوده و بعضي علماء ميگويند كه تمام اعضاي بدن مرد عورت بوده نبايد آنرا در مقابل زنان بيگانه كشف نمايند.

4- عورت خواهران مسلمان با مردان: عورت خواهران مسلمان ما با مردان سه  حكم دارد:

الف: عورت خواهران مسلمان ما با محارم ايشان مثل: پدر، برادر، پسر، برادرزاده و خواهرزاده، مادر، پدر بزرگ.

عورت زنان با محارم شان از زير ناف تا زير زانو بشمول سينه و پشت ميباشد.

ب : عورت خواهران مسلمان با شوهران شان : دربين خانم و شوهر هيچ چيزي عورت نميباشد.

ج : عورت خواهران مسلمان با مردان بيگانه: در مورد عورت خواهران مسلمان ما با مردان بيگانه علماي اسلام دو نظر دارند:

الف: بعضي از علما ميگويند که تمام اعضاي بدن زنان مسلمان را به استثناي رو و دو كف دست عورت ميدانند. كه براي اين نظر سه دليل دارند:

دليل اول: قرآنكريم است، آنان ميگويند كه الله (جل جلاله) گفته است (ولايبدين زينتهن إلا ما ظهر منها) ميگويند: آيه قرآن آنچه را كه كشفش ضرورت حتمي باشد استثنا قرار داده است ، و رو و كفهاي دست از ضروريات اند  (روايع البيان في تفسير آيات الاحكام . محمد علي الصابوني ،  2/ 15) .

دليل دوم: حديثي را كه بي بي عايشه (رضي الله عنها) روايت نموده است كه روزي بي بي اسما دختر ابي بكرصديق به نزد پيامبر (صلي الله عليه وسلم) آمد و لباسهاي نازك پوشيده بود،  پيامبر(صلي الله عليه وسلم) از او اعراض نموده گفت: اي اسما! هرگاه خانمي به سن بلوغ برسد جايز نيست كه كسي بغير اين دو قسمت بدنش را ببيند، البته به رو و كفهاي دستش اشاره نمود.

دليل سوم: دليل عقلي ميباشد، ميگويند كه خانمها در نماز و حج روي خود را كشف مينمايد و هرگاه رخسار عورت ميبود، كشف آن در نماز و حج جايز نميبود، زيرا ستر عورت واجب است ـ و نماز انسان در وقتيكه عورتش معلوم گردد درست نميشود.

ب: برخي از دانشمندان اسلام بدين نظرند كه تمامي اعضاي بدن زن بدون استثنا عورت ميباشد، دلايل شان قرار ذيل است:

دليل اول: آيه قرآنكريم (ولايبدين زينتهن) زينت هاي خويش را آشكار نكنند، اين آيهي شريفه آشكار نمودن زينت را حرام قرار داده است، و زينت دو نوع ميباشد: يكي زينتي است ذاتي که با همان زينت خلق شده است و ديگري زينت مكتسب که زنان با آرايش وپوشيدن لباس و زيورات خود را زينت ميدهند ، صورت از جملهي زينت است، اصل جمال و زيبايي زنان هم از رخسارشان معلوم مي گردد و آيهي شريفه آشكار نمودن زينت را به شكل كامل آن ممنوع کرده است.

دليل دوم: ميگويند احاديث زيادي درمورد نظر آمده است، مثلا حضرت جرير(رضي الله عنه) ميگويد كه از رسول الله (صلي الله عليه وسلم ) در مورد نظر ناگهاني پرسيدم برايم گفت: نظرت را تغيير بده (يعني به زنان بيگانه نظر مكن) بروايت مسلم و امام احمد، پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) به حضرت علي (کرم الله وجهه) ميگويد ( اي علي نظر اولي را دو باره تكرار مكن زيرا نظر اولي برايت عفو و نظر دومي محاسبه ميگردد) بروايت احمد وابي داوود. اين احاديث و ساير احاديث روايت شده نظر نمودن به زنان بيگانه را حرام ميپندارد بنابراين رخسار خانمها عورت ميباشد.

دليل سوم: آنان ميگويند كه نگاه به زنان نامحرم بخاطر خوف فتنه ميباشد، و فتنه صورت نسبت به ساق پا و موها زياده تراست، و هرگاه حرمت ديدن به موهاي زنان و ساقهايش به اتفاق علما حرام ميباشد، حرمت رخسارش بطريقه اولى بايد باشد. زيرا اصل جمال در رخسار نهفته است.

ياداشت: در قسمت رخسار علماييكه نظر دارند كه عورت نميباشد، شرط نموده اند:

 شرط اول: صورت بدون آرايش باشد.

شرط دوم: خوف فساد و فتنه نباشد، و هرگاه خانمي آنقدر زيبا باشد كه آشكار نمودن رخسارش سبب فتنه ديگران گردد، ويا هم اخلاق اجتماعي آنقدر ضعيف باشد كه با ديدن رخسار خانمها سخن به فساد و فتنه بکشد، كشف نمودن صورت جايز نميباشد.

 شرط سوم: منظور از سخن علماء كه عورت فرض نيست، اين  نيست كه كشف رخسار واجب است، و خواهران مسلمان بايد حتما رخسار خود را كشف نمايند بلكه نظر آنان بخاطر ضرورت است كه هرگاه خانمي در وقت ضرورت كار و درس نميتواند رخسار خويش را ستر نمايد، ميتواند كشف رخسار نمايد، و لي در ساير حالات نبايد رخسار خويش راكشف نمايد، و در وقت كشف رخسار خانمها براي مردان امر شده كه هرگاه آنان بخاطر ضرورت رخسار خويش را نپوشانند مردان نبايد به طرف آنان نظر نمايند بلكه در اين حالت مسؤوليت مردان است كه چشم پوشي نمايند ( قل للمؤمنين يغضوا من أبصارهم )

ترجيح در اقوال علماء : به نظر بنده پوشاندن رخسار براي زنان و دختران مسلمان در عصر امروزي مهم ميباشد ، البته در شرايطي که مجبور باشند ، ويا استثناء وجود داشته باشد مثل وقت طواف درست است ، اما درحالات عادي احتياط بهتراست .

 

شروط لباس زنان ومردان :

يکي از مشکلات اساسي در عصر امروزي ندانستن و يا بي توجهي به شرايط لباس است ، امروز بعضي از دختران به اين گمان هستند که هرگاه موي و گردن خود را بپوشانند ، با حجاب ميشوند ، بنابراين سرهاي شانرا خوب با چادر بسته ولي پطلون هاي کاوباي چسپ ميپوشند ، ويا لباسهاي کوتاه وچسپ ميپوشند ، احيانا از چادرهاي نازکي مثل گاچ و غيره استفاده ميکنند.

پسران ومردان به اين گمان هستند که مساله سترعورت وشرايط لباس مخصوص زنان ودختران است، بنابراين با پوشيدن پطلون هاي چسپ ، لباسهاي ورزشي نازک وغيره در مقابل مردم آشکار ميشوند ، وحتي درهنگام نماز خواندن لباسهايي را ميپوشسند که عورت شان تماما واضح ميشود .

بنابراين براي تطبيق ستر عورت لازم است شرايط لباس را مفصلا بدانيم . اين شرايط به دونوع تقسيم شده است :

 

شرايط عام لباس

منظور از شرايط عام لباس اينست که اين شرايط بر مردان وزنان مسلمان يکسان لازم وضروري است ، وهرگاه اين شرايط را مراعات نکنند ، گناهکار بوده ، و ستر عورت شان درست نيست.

1) نازک نباشد: لباسي که براي سترعورت استفاده ميشود لازم است که نازک نباشد که جسم انسان از آن معلوم ميشود ، بعضي از اشخاص لباس بسيار نازکي را ميپوشند که در هنگام راه رفتن اعضاي جسم شان آشکار ميگردد ، نازکي لباس يا در وقت اختيار تکهها ميباشد ، مثلا تکه هاي نازک مثل گاچ  وامثال آن . واحيانا بر اساس استفادهء زياد از لباسي ، آن لباس نازک ميگردد.

تفسير قرطبي روايت ميكند كه تعدادي از خانمهاي بني تميم به نزد بي بي عايشه (رضي الله عنها) آمدند و برتن شان لباسهاي نازك بود، بي بي عايشه به ايشان گفت كه اگر شما زنان با ايمان هستيد اين لباس زنان با ايمان نيست، و اگر غير مسلمان هستيد، براي تان مشكلي نيست.

درشرايط فعلي تکههاي نازکي به بازار ها آمده است که به هيچ وجه با آنها ستر عورت نميشود ، مثلا تکه گاچ که بسياري از خانمها براي چادر از آن استفاده ميکنند که متاسفانه اين تکه بسيار نازک بوده وموهاي خواهران ما را درست نميپوشاند بنابراين ستر عورت نشد . همچنان بعضي ها از تکه هاي نازک آستين ميسازند که دستان شان معلوم ميگردد ، در اين صورت لباس شان لباس ستر نيست.

 

2) کوتاه نباشد : لباسيکه براي ستر عورت استعمال ميگردد لازم است تا همان قسمت جسم را که ميپوشاند مکمل ستر نمايد ، بعضي از خواهران در بيرون از منزل و در مقابل نامحرمان لباس هاي پنجابي ميپوشند که اين لباسها کوتاه بوده ، ومقدار عورت شانرا درست ستر نميکند، احيانا دامن هاي کوتاه را به همراي پطلون ميپوشند که اين نيز مخالف قاعدهي ستر اسلامي ميباشد . در ساختار يقهي پيراهن احيانا بعضي از خواهران يقههاي بزرگ را اختيار ميکنند که سينه يشان معلوم ميشود ، وگاهي هم لباس هاي نيمه آستين ميپوشند ، ويا آستين کوتاه ، که اين لباس ها به هيچوجه با قوانين لباس اسلامي موافق نيست. 

بعضي از پسران در هنگام ورزش و شنا لباسهايي کوتاه ميپوشند. وقتي به آنها گفته شود که اين لباس شما درست نيست، ميگويند که ما زن نيستيم ، درحاليکه پوشيدن لباسهاي نازک که اندازهي ستر عورت را نپوشاند براي مردان و زنان يکسان حرام ميباشد.

متاسفانه که غير مسلمانان براي ورزش لباسهايي را تخصيص داده اند ، مسلمانان هم ميتوانند که با آنان تفاهم نموده ، ولباسهاي خود را مطابق شرايط اسلامي که عورت شان حفظ گردد ، بسازند ، حتي بعضي از ورزش ها ، حرکاتي چون سجده و رکوع را درمقابل بتها و الفاظي را که بت پرستاني ژاپني ، چيني ، کره اي عبادت به بت مينمايند ، نيز بر ورزشکاران ما تحميل ميکنند ، بنابراين لازم است که در وقت مسابقات درمقابل مجسمهها و انسانها تعظيم و سجده نکنند ، زيرا سجده نمودن و تعظيم نمودن به شکل رکوع در مقابل انسانها و بتها ، شرک پنداشته ميشود .

  ج : چسبناک نباشد : يکي از شرايط اسلامي لباس ، گشاده بون لباس است ، بنابراين بعضي از لباسهايي که چسبناک ميباشد مانند برجس ، پطلونهاي کاوباي وجيمز ، وغيره که به بدن چسپيده ميباشد ، براي زنان و مردان مسلمان جايز نميباشد.

 

شرايط خاص

    منظور از شرايط خاص شرايطي است که بر دختران و زنان با ايمان در هنگام بيرون رفتن از منزل و يا ظاهر شدن در مقابل نامحرمان ميباشد ، که بعلاوه آن شرايط عام ،  اين شرايط را نيز در نظر داشته باشند:

1)  اجتناب از رنگهاي جذاب : در لباس خواهران با ايمان شرط است که از رنگهاي جذاب در خارج منزل استفاده نکنند. ولي اين رنگها در منزل و ميان خانمها و محرمان براي شان جايز است. اما در بيرون از منزل و هنگام روبرو شدن با نامحرمان از لباسهايي با رنگهاي سنگين و ساده استفاده نمايند.

2)  کفشهايشان آواز نداشته باشد:  خواهران با ايمان در خريداري کفشهايشان سعي وتلاش ورزند که کفشهايي را اختيار نمايند که درهنگام استفاده و رفتن به بيرون از منزل صدا نداشته باشد.

3) از عطر استفاده نکنند : براي خواهران مومن جايز است که در داخل منزل از هرنوع زينت استفاده نمايند، ولي در هنگام خارج شدن از منزل عطر استعمال ننمايند ، زيرا اين عمل شان سبب فتنه ميگردد ، حضرت ابي موسي (رضي الله عنه)ميفرمايد که نبي کريم (صلي الله عليه وسلم) فرمود : « كُلُّ عَيْنٍ زَانِيَةٌ وَالْمَرْأَةُ إِذَا اسْتَعْطَرَتْ فَمَرَّتْ بِالْمَجْلِسِ فَهِيَ كَذَا وَكَذَا يَعْنِي زَانِيَةً » هرچشمي زنا ميکند ، و هرگاه خانمي عطر زده از مجلسي عبور نمايد اين خانم چنين و چنان است ( يعني زنا کار است ) (ترمذي) 

يک حديث بسيار مهم

حضرت ابي هريره (رضي الله عنه) روايت ميکند که رسول الله (صلي الله عليه وسلم) فرمود: دو طايفه از دوزخياناند که من هنوز آنانرا نديدهام ، زناني اند كه لباس پوشيده اند ولي (آنقدر نازك و يا چسپ است) كه مثل برهنه ميباشند ،  خودشان (با اين اعمال) هم به نامحرمان ميل دارند و هم مردها را بخود  مايل ميسازند، سرهايشان (را چنان شكل داده اند) كه  مانند كوهانهاي شتر است. آنان نه در جنت داخل ميشوند، و نه هم بويي از جنت به مشام شان خواهد رسيد. همچنان مرداني هستند که در دست شان شلاقهايي مانند دم گاوهاست و مردم را با آن لت وکوب ميکنند .

از اين حديث شريف دروس ذيل گرفته ميشود:

1-  اين حديث معجزهاي ميباشد که پيغمبر(صلي الله عليه وسلم) درمورد آينده خبر ميدهد که دو طايفه ازمردم که در زمان آنحضرت وجود نداشتند، بعد از وي در ميان مسلمانان ظهور ميکنند. زيرا عصر آن حضرت عصر پاکي بود که همه لباس عفت داشتند، و همچنان حقوق انسان به اندازهاي مراعات ميگرديد که چنين مرداني وجود نداشتند که در بازارها مردم را با قمچين بزنند.

2- اين دو طايفه از مسلمانهايي هستند که از جملهي دوزخيها ميباشند ، زيرا آن زنان سبب فساد درجامعهي انساني ميشوند ، وآن مردان آبروي مردم را ميريزند.

3- کسانيکه لباسهاي چسبناک، کوتاه و نازکي را ميپوشند ، بر اساس گفتهي پيغمبر(صلي الله عليه وسلم) لباس داران بيلباساند ، يعني با وجوديکه به نظر خودشان لباس پوشيده اند از ديدگاه شريعت اسلامي برهنه ميباشند.

4- اصلا پوشيدن لباسهاي شهوت انگيز به هدف نشر فساد ميباشد ، در غير آن براي خارج شدن از منزل چه ضرورتي است که انسان چنين لباسها را برتن کند .

درخيابان  چهـره  آرايـش مـكن       ازجـوانـان سلب آسايش مكن

زلف خود از روسري بيرون  مريز    درمسير چـشمها  افسون مريز

يـاد كـن  از آتـش روز  مـعاد     جلوهي گيسو مده  دردسـت باد

خـواهرم ديگر تـوكودك نـيستي      فاش تـر گويم عروسك نـيستي

خواهر من  اين لباس تنگ  چيست      پوشش چسبان و رنگارنگ چيست

خواهرم  اين قـدر طنـازي  مكن      با اصول شـرع لجبـازي مكـن

خواهـرم  اي عاشق ديــن مبين       يك نظـر ازواج پيامـبر بـبين

 

فرق بين سترعورت و حجاب

علماي اسلام بين سترعورت و حجاب فرق نموده اند.

1- لباس ستر عورت همان لباسي است که قبلا با شرايط آن بيان شد.

2- حجاب عبارت است تکه پارچهاي ميباشد که علاوه بر لباسهايي که ستر عورت ميکنند ، بر روي آن لباسها پوشيده ميشود ، وتمامي اعضاي بدن را ميپوشاند.  

بايد گفت كه حجاب اسلامي حكم خاص دارد. قرآن عظيم الشان ميفرمايد: (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأَزْواجِكَ وَبَناتِكَ وَنِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَكانَ اللهُ غَفُوراً رَحِيماً) (سوره الاحزاب آيت 59) ترجمه : اي پيامبر(صلي الله عليه وسلم) به خانمها، دختران خود، و زنان مسلمان بگو كه خويشتن را به چادر فروپوشند كه اين كار براي اينكه آنها شناخته شوند نزديکتراست تا از تعرض و جسارت آزار نكشند و  الله(جل جلاله) آمرزنده و مهربان است.

از اين آيهي شريفه دروس ذيل گرفته ميشود:

1) آيهي شريفه زنان پيامبر ، دختران پيامبر ، و زنان با ايمان را مخاطب قرار داده است.  بنابراين اين حکم براي تمامي زنان مسلمان است.

2) پوشيدن حجاب فرق ميان زنان مسلمان و زنان عصر جاهليت ميباشد ، زيرا زنان در جاهليت قبل از اسلام و جاهليت امروزي بي حجاب ميباشند.

ابن كثير در تفسير اين آيهي مباركه ميفرمايد: الله(جل جلاله) به پيامبرش (صلي الله عليه وسلم) امر ميكند كه زنان مؤمنه و بويژه خانمها و دخترانش را كه ازهمه شريفترند امر نمايد كه از(جلباب) چادرهاي بزرگي استفاده نمايند، تا از زنان دوران جاهليت و كنيزان متميز باشند، و(جلباب) پوشاكي است كه بر چادرها استعمال ميگردد.

3) آنچه حجاب اسلامي را از ساير پوششها متمايز مي کند، جلباب است ، در اين آيهي شريفه گفته شده است (يدنين عليهن من جلابيبهن) جلابيب جمع جلباب ميباشد, جلباب لباسي است كه تمامي بدن را ميپوشاند، در قاموس لغت لسان العرب ميگويد: جلباب لباسي بزرگتر از چادر ميباشد. و بعضيها ميگويند كه جلباب لباسي است كه تمامي اعضاي بدن را ميپوشاند. حضرت ابن سيرين ميگويد من ازعبيده پرسيدم كه (يدنين عليهن من جلابيبهن) به چه مفهوم است؟ اورخساروسرش را با تكهاي پوشانده وتنها يک چشمش را باز گذاشت.  

ام المومنين بي بي أم سلمه (رضي الله عنها ) ميگويد، زمانيكه اين آيت شريف (يدنين عليهن من جلابيبهن) نازل شد، زنان انصارچنان ازخانه هاي خود خارج ميشدند مثل اينكه بر سرهايشان زاغ ها نشسته باشند، زيرا آنان با وقار حركت ميكردند و چادرهاي سياهي را بر لباسهاي شان پوشيده بودند.

اصلا دانشمندان حجاب را لباسي ميدانند که بر لباس اصلي استعمال ميگردد، و يا هم درسر چادر، يک چادر بزرگتري ميباشد که تمامي اعضاي بدن را ميپوشاند. صاحب تفسيرنمونه درتفسيراين آيت شريف چنين ميفرمايد: در اينكه منظور از شناخته شدن چيست؟ دو نظردرميان مفسران وجود دارد كه منافاتى با هم ندارند.

نخست اينكه در آن زمان معمول بوده است كه كنيزان بدون پوشيدن سر و گردن از منزل بيرون مىآمدند، و از آنجا كه از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مىشدند، در اينجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد كه حجاب اسلامى را كاملا رعايت كنند تا از كنيزان شناخته شوند و بهانهاى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند.

بديهى است مفهوم اين سخن آن نيست كه آنها حق داشتند مزاحم كنيزان شوند، بلكه منظور اين است كه بهانه را از دست افراد فاسد بگيرند.

ديگر اينكه هدف اين است كه زنان مسلمان در پوشيدن حجاب سهل انگار و بىاعتنا نباشند مثل بعضى از زنان بى بند و بار كه درعين داشتن حجاب آنچنان بىپروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمتهايى از بدنهاى آنان نمايان است و همين معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب مى كند.

 

ارتباط حجاب به جنسيت است نه به انسانيت:

زن بسان گل بود در باغ گلزار جــهان       مرد او اندر مثل باشد چومرد باغبان

باغبان بايد كه ديواري كشد بر دور باغ      تا گلش ايمن شود ازدست برد اين وآن

مرد هم بايد بپوشاند به زن زيب حجاب    تاكه باشد همسرش همواره درامن وأمان

و رنه ميبايد ببيند با  دو چشم  خويشتن    غنچهي ناموس خود را دركف بيگانكان

در مسأله حجاب اسلامي شخصيت انساني و جنسي زن را بايد دقيقا مورد مطالعه قرار داد، هرگاه به نظر دقيق درشخصيت خواهران مسلمان ما بنگيريم بخوبي درك ميكنيم كه شخصيت انساني آنان در دين مقدس اسلام كامل و مساوي با مردان در نظر گرفته شده است،  الله(جل جلاله) تمام انسانها را ازيك مرد وزن خلق نموده و برتريت مرد و زن را به تقواي آنان راجع ساخته است: (يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِير) (حجرات/ 13)

«اي مردم: ما شما را از يك مرد آدم (عليه السلام) و يك زن بي بي حوا (عليها السلام) خلق نموده ايم ، سپس شما را به قومها وقبايل براي شناساي يكديگر تقسيم نموديم ، بهترين شما به نزد الله (جل جلاله) با تقوا ترين شما ميباشد. در اين آيه معيار برتريت انسان در تقوا تثبيت و تعيين شده است ، هرگاه خانمي مؤمن و با تقوا باشد، از هزاران مرد بي ايمان و گنهكار بهتر ميباشد.

 الله(جل جلاله) ميفرمايد: (أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ)(آل عمران/195) من عمل هيچ مرد و يا زني را ضايع نميكنم. يعني هرگاه مردي و يا خانمي عمل نيكي را انجام دهند، اعمال هركدام بدون كدام نقصان حفظ شده و مقابل آن پاداش داده ميشوند، هرگاه زني نمازخواند اجر و پاداش او از نماز مردان كمتر نيست، وهرگاه خانمي به حج رود پاداش حج او كاملا مثل پاداش مردان است، الله (جل جلاله) ميفرمايد: ( مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فلا يُجْزَى إِلا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَاب) (غافر /ٍ40)  «هركه عمل بدي نمايد برايش جزاي همسان داده ميشود وهركه از مردان و زنان عمل نيكي نمايند _درحاليكه مؤمن باشند_ ايشان داخل جنت شده و برايشان نعمات الهي بدون حساب داده ميشود.

كرامت انساني، موقف عالي اجتماعي و حقوق و واجبات انساني زنان همه با معيارهاي عالي انساني و اسلامي قانون گذاري شده است كه قرآن عظيم الشان شاهد برتريتهاي ايماني خانم فرعون و بي بي مريم ميباشد.

اما موضوع حجاب خواهران مسلمان بر اساس شخصيت انساني آنان نيست، بلكه ارتباط آن به جنسيت ايشان است، زيرا زيبايي خلقت او تقاضا مينمايد تا مانند گوهرهاي ناياب مصونيت خويش را حفظ نموده  بازيچه  هركس و ناكس نگردد. بنابراين حكم حجاب به انسانيت نـه  بلكه به جنسيت ارتباط دارد.

 

علت اساسي حجاب در خلقت دو بعدي انسان:  

علت اساسي حجاب و پوشش زنان در خلقت دو بعدي انسان بهتر مشاهده و واضح ميگردد، زيرا  هر گاه به مخلوقات الهي نظر اندازيم ميبينيم که تمام مخلوقات الهــي  به سه نوع اساسي تقسيم شده اند:

قسم اول: مخلوقات روحاني (فرشتگان): فرشتگان مخلوقاتي اند كه  الله (جل جلاله ) آنانرا با يك بعد روحانيت  بدون نفس و شهوت خلق نموده است. آنان وظايف محوله خويش را بدون كدام كمي و كاستي انجام ميدهند، و ازينكه نفس و شهوت ندارند، مرتکب هيچ عصياني نميگردند.

قسم دوم: مخلوقات حيواني ( حيوانات ): حيوانات مخلوقاتياند كه هدف از خلقت آنان خدمت براي نوع انسان بوده، و خودشان فاقد بخش روحانيتاند و تنها يك بعد حيواني در وجود آنان موجود ميباشد كه  فقدان بخش معنويت آنان را از مسوليت اخروي معاف نموده است. 

قسم سوم: انسانها:  الله (جل جلاله ) انسانها را از دو بعد (ملكوتي وحيواني) خلق نموده است، انسان با داشتن بخش روحاني داراي ارزش هاي ملكوتي عالي ميباشد، وموجوديت بخش حيواني وي او را وابسته به نفس و خواهشات حيواني ميدارد.

بر اساس اين شخصيت دو بعدي انسان، مسوليت هاي زيادي بردوش وي  بوده، و به او اختيار كامل در تصرفات روزانه  داده شده است، اين انسان با استفاده از عقل و فراست خويش ميتواند به اعمال نيك و پسنديده ممارست ورزيده، بخش معنوي خويش را تقويه نموده خود را به مقام فرشته گان رساند، و گاهي هم اين انسان مقام عاليتر از فرشتگان را نصيب ميشود زيرا فرشتگان بر اساس نداشتن بخش حيواني مجبورند تا تمام اوامرالهي را بدون كدام كمي و كاستي انجام دهند، زيرا فاقد قوهي نفساني و حيواني هستند كه مانع تصرفات نيك آنان گردد، هرگاه انسان با وجود فشارهاي نفساني و حيواني نفس اماره بالسوء خويش بازهم جلو آنرا گرفته خود را از لجنزار گناهها به ارزشهاي اخلاقي و ملكوتي برساند، نفس او مطمئنه بوده و مقامش فوق مقام فرشتگان خواهد بود.

برعكس اين تصور هرگاه انسان بخش مادي و حيواني وجود خويش را تقويت نموده، و خواهشات نفساني را اساس همه خوشبختيها بداند، معنويت خويش را لگد مال نموده، و مانند حيوانات براي رفع تشنگيهاي نفساني و شهواني درتلاش باشد، مقام ارزشمند خويش را از دست داده با نزديكي به بعد حيواني خود را ذليلترازحيوانات ميسازد، زيرا حيوانات كه مصروف خدمت بشريتاند، و فكري جز خورد و نوش ندارند، مورد ملامت نيستند، فقدان بعد معنويت آنانرا ازمسؤوليت رهانيده است، واين انسان دانشمند با وجود درصدي قوي بعد معنويت هرگاه بازهم به ماديت وحيوانيت روي آورد، مطابق قاعدهي عدل نه تنها مساوي به حيوانات شمرده نخواهد شد بلكه پست تر و ذليلتر ازحيوانات خواهند بود.

اكنون سؤال حقيقي در اينجاست كه چه اسبابي ميتواند انسانرا از شرنفس امارة بالسوء نجات دهد؟ درپاسخ ميتوان گفت: ازينكه ساختمان وجود انسان مشتمل بردو بعد (ملكوتي وحيواني) ميباشد، الله (جل جلاله ) براي جلوگيري و محافظت پيشگيري و درمان از تسلط بخش حيواني با پرهيزهاي مناسب براي مسلمانان پيشكش نموده است، و مسلمانان هم كه خود را محتاج درمانگاه الهي ميدانند همه را بدون شك و تردد پذيرفته خود را به مدارج عالي كرامت و عزت به دربار الهي ميرسانند. 

طبيبان جهان ميگويند كه پيشگيري بهتر از معالجـه است،  بر اساس همين قاعده طبي الهي حجاب يك نوع پيشگيري هم براي خواهران مسلمان و متدين است و هم براي مردان مسلمان.

روزي با يك نفر از مسيحيان از كشور سويس در قسمت حجاب خانمها بحث و گفتگو داشتيم او که عقيده داشت زنان بايد آزاد گذاشته شوند و با هر لباسي كه خواسته باشند از منزل هاي خويش خارج شوند و احكام حجاب اسلامي را مخالف آزادي زنان ميپنداشت، از من علت فرضيت حجاب اسلامي را پرسيد. من برايش شخصيت دو بعدي انسان را تشريح نموده گفتم: كه  الله (جل جلاله)  مردان را امر نموده است تا اين نفس حيواني خويش را با دواهاي روحانيت، اخلاق، عبادت به  الله (جل جلاله)،  نماز، روزه، چشم پوشي مغلوب نموده و بخش روحاني خويش را تقويه نمايند، زيرا عبادات نفس حيواني را با زنجنيرهاي معنويت چنان ميبندد كه او نميتواند به سادگي ضرري برساند. اين خاصيت حيواني در وجود هر كسي موجود است.

گفتم: هرگاه كسي قصدا سبب شود که اين نفس اماره بالسوء  دو باره تحريک شود و او را تشويق به  حيوانيت نمايد آيا مجرم شمرده ميشود و يا نه؟

گفت: بلي.

گفتم: هرگاه من و تو هر دو مالک دو فروشگاه باشيم، شامگاه يكي از ما فروشگاه خود را با قفلهاي آهنين بسته و ديگري دروازهي مغازه را باز گذاشته بخانه خويش برگردد. و در نيمه شب دزدان آمده دكان قفل شده را با هزاران كوشش نتوانند بدزدند، ولي برعكس يك مرد عادي با مرور از دروازهي باز متوجه شود كه داخل فروشگاه اموال زيادي است، هيچ مانعي هم وجود ندارد، اين بي مبالاتي صاحب فروشگاه نفس ظالم  او را تحريک کرده پولهايش را دزدي نمايد، و فردا به پليس شكايت نمايد كه دكان من سرقت شده، وپليس هم بعد از تحقيق دريابد كه او چنين بي تفاوتي نموده است، آيا آن صاحب فروشگاه را ملامت ميكند و يا خير؟

 گفت: طبعا.

گفتم: بسيار خوب،  اكنون اگر شما كه جوان هستيد داخل اين اداره وارد شويد و ببينيد كه دختري با ستر عورت و حجاب به وظيفهي خود مشغول است، و در مقابل دختر ديگري را ببينيد كه نيمه برهنه در مقابلتان قرار گيرد آيا بطرف هردو به يكسان نظر ميكنيد؟  گفت: نخير، طبعا اين دختر نيمه عريان سبب فساد اخلاقي من خواهد شد.

 گفتم : اينست اهميت حجاب اسلامي.

حجاب اسلامي از يكطرف خواهران عزيز ما را محفوظ نگه مي دارد، آنانرا از شرهوس بازان محافظت مينمايد، ازسوي ديگر برادران مسلمان شان را در تسلط بر نفسهاي شان همكاري مينمايد و آنانرا از ارتكاب گناه مصوون و محفوظ ميدارد. كه اين كار هم به نفع خودشان وهم به نفع جامعهي انساني ميباشد.

آن شخص با وجود اينكه خودش غيرمسلمان بود وآمادهي پذيرش حقايق بود به اهميت حجاب قناعت نمود، واعتراف كرد كه واقعا دين مقدس اسلام اين قانون را براي بهبود جامعهي بشري قانون گذاري نموده است.

بنابراين ميتوانم بگويم كه پوشيدن حجاب نه تنها عفت، عزت و كرامت خواهران ما را محفوظ نگه ميدارد بلكه مراعات حجاب دلالت به همكاري آنان با ساير برادرانشان نيز  براي همکاري در زندگي با عفت و كرامت ميباشد. زيرا همان گونه كه زنان به مردان حق نميدهند كه عورت خويش را در مقابل آنان ظاهر نمايند و عورت گشايي مردان را اهانت به خود ميدانند، و براي حفظ كرامت آنان نبايد مردان برهنه و بدون ستر عورت از منزل خارج گردند، به همين سان مردان حق دارند تا براي عفت و پاكي و دوري آنان از گناه وسايل وقايوي بربادي آنانرا كه در عفت و حجاب زنان است مراعات نمايند.

 

بي تفاوتي ها در ستر وحجاب سبب هلاكت ميشود :

  يكي از اشتباهات بسيار خطرناك خواهران مسلمان ما در موضوع ستر و حجاب عدم توجه به احکام الهي در بعضي از عادتها ، رواج ها ، و عنعناتي ميباشد که مخالف احکام اسلام بوده وبايد جدا مورد توجه همه مومنان باشد که اين موضوعات را در اين بخش بصورت مفصلا مورد بررسي قرار ميدهم:

1) بزرگ شدن طفل درمقابل خانمي او را محرمش نميسازد : عادت بسياري از مردم اينست كه زماني يك طفل در دوران کودکي همراه با يک خانمي بزرگ شود ، درمقابل آن جوان بي پروا بوده ، و باوي معامله يك نا محرم را نميكند ، مثلا :  در پيشروي شان بعضي از اطفالي بوده اند كه سن آنان به بلوغ نرسيده و نظر به رواج ازينكه ايور ، پسران ايور ، ايور خواهران ، و پسران شان ، پسران ماما ، پسران كاكا ، وغيره كسانيكه رفت و آمد شان درخانه هاي شان زياد بوده ، يا باهم خورد كلان شده اند و ياهم آنها نسبت به او خورد بوده اند و اكنون همه به مرحله بلوغ رسيدهاند ، و آنان از اينكه باهم عادت کرده اند ، و هميشه باهم نشست و برخواست داشته اند ، با بي تفاوتي با همديگر معامله ميكنند ، مثلا از دختر خاله ها و يا پسر عمه ها آنها كه جديدا جوان شده اند ستر نميكنند و حتي در قسمت موها ، دستان ، و يا هم در اثناي شير دادن اولاد هايشان با بي تفاوتي عمل ميكنند ، و اين بي تفاوتي سبب گناه بزرگي برايشان ميشود، زيرا هنگاميكه سن كسي به جواني رسيد، و محرم نباشد تمام احكام شريعت اسلامي بعد از بلوغ نامحرمان برايش فرض ميگردد ، و اين خواهر مسلمان بايد در هنگام داشتن روابط با آنان بي پروا نباشد ، زيرا نامحرم با يكجا بزرگ شدن , يا هم در پيش روي انسان بزرگ شدن محرم نميگردد ، و شايد آنان فكر كنند كه ما با هم مانند خواهر و برادر بزرگ شدهايم ، ويا هم جوانان كه در پيش روي ما بزرگ شده اند ، مانند اولاد ما هستند، ويا اينكه دختران ما با آن پسران مانند برادر وخواهر زندگي كردهاند و اكنون كه جوان شدهاند احساس بيگانگي نميكنند بلكه به شكل عادي باهم نشست و برخواست ميكنند ، اينگونه سخنان و استدلالات ، نظريات شخصي هر انسان است كه نبايد اين نظريات شخصي شكل مشروعيت شرعي را به خود بگيرد ، زيرا اگر اين موضوعات مشروعيت ميداشتند و با بزرگ شدن در يكجا ، و با هم جوان شدن در مقابل چشمان انسان بعد از سپري نمودن سن طفوليت، در مقابل ما، مشروعيت ميداشت، وسببي از اسباب محرم شدن ميبود، جواز آنرا در كتب شريعت اسلامي ميخوانديم ، ولي هيچگاه در اين مورد معافيتي از طرف شريعت اسلام بيان نشده است، و به همين علت است كه كسالت و بي تفاوتي در چنين مواردي سبب گناه بزرگي ميشود ، كه لازم است خواهران ، مادران و والدين محترم اين حكم الهي را در نظر داشته، از عرفها و بي تفاوتيها ،  خودداري نمايند.  زيرا با زندگي نمودن دريك محيط و يا بزرگ شدن باهم  ، حكم شريعت تغيير نميكند و مسلماناني كه ميخواهند عصيان و نافرماني الله (جل جلاله ) را نكنند در اين موارد توجه بيشتر نمايند.

 

2- سترو حجاب بر اساس رقابت: يكي از عادات باطلي كه امروز در بين بعضي از مسلمانان بي خبر از دين، رواج يافته است اينست كه بعضي از مردان به خانمهايشان ميگويند : از اينكه فلان دوست ، همسايه و يا هم برادر خواندهام خانمش را از من ستر نكرد بنابراين شما هم از ايشان ستر نكنيد ، و هرگاه كسي را ببينند كه خانمش از او ستر ميكند فورا به خانم خود ميگويد كه از فلان مرد ستر كن زيرا خانمش ازمن ستر ميكند.

اين فكر كاملا مخالف احكام شريعت اسلامي ميباشد، و بر اين اساس اشخاص محرم و نامحرم تثبيت نميگردد ، بلكه محرم و نامحرم را شريعت اسلامي تعيين وتثبيت نموده است و هرگاه كسي بر اساس اعتبارات مختلف خانم خود را مجبور ميسازد تا ستر خود را دور نمايد در حقيقت گناه بزرگي را متحمل شده است .

-3 خواهرخوانده ، برادرخوانده مادر و پدر خوانده و به فرزندي گرفتن حرمت را ازبين نميبرد: در دين مقدس اسلام ، تنها برادر، خواهر ، پدر ، مادر ، پسر و دختر به دوعلت تثبيت ميگردد:

الف: درصورتيكه در بين شان روابط قرابت وجود داشته باشد .

ب: درصورتيكه دربين دو شخص رابطه رضاع (شيردادن) باشد، مثلا: انسان خواهر رضاعي، برادررضاعي ،مادررضاعي ، پدر رضاعي ، پسر رضاعي و دختر رضاعي داشته باشد، كه رضاع (شيردادن) سبب حرام شدن نكاح با يكديگر ميشود.

جـ : بر اساس نکاح است که هرگاه کسي با شخصي نکاح کند ، مادر وپدرش بر وي حرام ميشود.

درزمان قديم دربين عربها رواج بود كه هرگاه شخصي طفلي را به فرزندي ميگرفت ، او را پسر آن شخص ميناميدند ، مثلا: پيامبر( صلي الله عليه وسلم ) يك پسرك را بنام زيد پسر خود خوانده بود ، ومردم اورا زيد پسر محمد (صلى الله عليه وسلم ) ميگفتند ، ولي آيات قرآني نازل شد ، و براي حضرت محمد (صلىالله عليه وسلم) امر نمود كه از اين کار خود داري نموده زيد را بنام پدرش ياد نمايد ، سپس همه اورا (زيد پسر حارثه) كه پدر اصلي اش بود ميناميدند .

در اينجا بهتراست آيات شريف را با نظر دانشمندان اسلامي مورد مطالعه قرار دهيم؛ (وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ) (الأحزاب / 3- 5)  «فرزندخوانده‏هاى شما را فرزند حقيقى قرار نداده است، اين سخنى است كه شما تنها به زبان خود مى‏گوئيد (سخنى باطل و بى ماخذ) اما الله حق مى‏گويد، و به راه راست هدايت مى‏كند. آنها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد  الله (جل جلاله) عادلانه تر است، و اگر پدران آنها را نمى‏شناسيد آنها برادران دينى و موالى شما هستند.»

تفسير الميزان در اين مورد ميفرمايد : كلمهي ادعياء جمع دعي ، به معناى پسر خوانده است ، و در جاهليت اين عمل در بين شان دائر و معمول بوده است ، و همچنين در بين امتهاى آن روز، مانند روم و فارس كه وقتي كودكي را پسر خود ميخواندند ، احكام فرزند اصلي را در حق او اجرا ميكردند ، يعني اگر دختر بود ازدواج با او را حرام ميدانستند ، و چون پدرخوانده ميمرد ، به او نيز مانند ساير فرزندان ارث ميدادند و همچنين ساير احكام پدر و فرزندى را دربارهي او اجرا ميكردند ، و اسلام اين عمل را نيز لغو كرد ، بنابراين مفاد آيه اين است كه الله (جلجلاله) آن كساني را كه شما آنها را فرزند خود خواندهايد، فرزندان شما قرار نداده تا احكام فرزندان صلبي در حق آنان نيز جارى باشد .

در اين آيه اشاره به فرزند خواندگي است، اينكه شما فرزند ديگرى را به خود نسبت ميدهيد، «سخني است كه با دهانهاى خود ميگوييد»، و جز اين اثرى ندارد، و اين تعبير كنايه است از بي اثر بودن اين سخن، همچنان كه در آيه (كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ)(مومنون/100) نيز كنايه از بيهودگي آن سخن است.

ابن كثير در تفسير آيات فوق ميگويد: اين آيهي شريفه (ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ)(احزاب/5) امريست كه عاداتي را كه در ابتداي اسلام رواج بود، نسخ مينمايد، آنان عادت داشتند كه پسران بيگانه را پسرخوانده خويش قرار ميدادند، بنابراين الله (جل جلاله) امر نمود، تا آنانرا به نسب خودشان برگردانند.

امام بخاري از عبد الله بن عمر(رضي الله عنهما) روايت ميكند كه فرمود: ما  زيد بن حارثه(رضي الله عنه) را زيد بن محمد ميگفتيم تا اينكه اين آيهي شريفه نازل شد  (ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ)(احزاب/5)

عربها اين پسرخواندهها را معاملهي پسر اصلي مينمودند، ايشانرا با محارم خويش به تنهايي رها ميكردند، بدين اساس بي بي سهله بنت سهيل كه خانم ابي حذيفة (رضي الله عنه) بود به پيامبر(صلي الله عليه وسلم) گفت :اي رسول الله (صلى الله عليه وسلم) ما سالم را پسر خود ميخوانديم ، و الله اين حكم را نازل نمود، و ميبينم كه ابي حذيفه آمدن اين طفل را خوش ندارد ، پيامبر( صلي الله عليه وسلم) گفت : براي آن طفلك شير بده  با او محرم خواهي شد.

بنابراين بر اساس آيات فوق (تبني – فرزندي گرفتن) حرام پنداشته شده، و كسي را به فرزندي گرفتن مانع نكاح نشده، و فرزند پسر اصلي انسان شرعا شمرده نميشود. و هرگاه جوان شود، خلوت نمودن آن با خانم آن مرد ، و ساير اعضاي فاميلش ناجايز بوده، سبب گناه پنداشته ميشود.

همچنان در دين مقدس اسلام پدرخواندگي، مادر خواندگي، برادر خواندگي، خواهر خواندگي ، پسرخواندگي، دختر خواندگي، مانع حرمت نشده، و معامله محرمان را با ايشان نمودن گناه بزرگي در دين مقدس اسلام بيان شده است.

بعضي از مردم در عصر حاضر هستند كه زن بيگانهاي را خواهر ميخوانند و يا هم زنانياند كه مردان بيگانه را برادر خوانده و ميگويند كه اين برادر قرآني من است، و بر اساس اين  گفته با آن مرد بيگانه و نامحرم، خودش، دخترانش و ساير اعضاي فاميل شان آزادانه نشسته بدون ستر و حجاب حتي به بعضي سفرها نيز با اين مرد هم سفر ميشوند، و هرگاه پرسيده شود كه شما با كي به سفر رفته بوديد ميگويند با برادر قرآنيام.

بعضي از خانمها مرد بيگانهاي را در منزل خود بنام پدر خوانده جا داده، و مانند پدر اصلي با وي معامله نموده، ستر و حجاب را مراعات نکرده، با وي خلوت مينمايد، اين عمل کاملا مخالف شريعت اسلام بوده، و مرد بيگانه بر اين اساس نميتواند محرم شود .خلاصه اينکه در شريعت اسلامي برادرخوانده ، خواهرخوانده ، مادر خوانده ، پدرخوانده ، پسر خوانده و غيره محرم نيستند، نشست و برخواست با مرد بيگانه بر اساس برادر خواندگي و يا پدر خواندگي يا پسر خواندگي  قطعا حرام ميباشد.

 3- ارتباط دل پاکي با بي حجابي: يکي از راههاي شيطان براي بي ستر ساختن زنان مسلمان اينست که به بسياري از شيطانهاي انساني تلقين ميکند که هرگاه زني دلش پاک باشد ضرورتي به ستر و حجاب ندارد، بنابراين بسياري از زنان بي حجاب براي اينکه در مقابل ديگران دليلي داشته باشند و گناه خود را پرده پوشي کنند استدلال ميکنند که ما دلهاي پاک داريم و از اينکه دلهاي ما پاک است بنابراين با مردان نامحرم و بيگانه صحبت کردن، نشستن، خنديدن، وحتي نپوشاندن عورت مشکلي ايجاد نميکند.

جواب اين اشتباه را ميتوان درنقاط ذيل بيان داشت:

الف: امر به حجاب، حکم الهي است و تعلق به دل کسي ندارد ، بنابراين هر زن مسلمان بايد اين حکم الهي را در نظر داشته باشد اگرچه  قلبش مانند آب صاف پاک باشد.

ب : هرگاه قلب کسي پاک باشد ، از قلب طرف مقابل خبري ندارد که قلب او هم پاک هست و يا نه ، بنابراين حجاب را براي دوري از فتنه بايد مراعات نمود.

ج: ازواج مطهرات پيغمبر(صلي الله عليه وسلم)، زنان صحابه و تمامي زنان با ايمان حجاب را مراعات مينمودند، آيا در عصر امروزي زني يافت ميشود که قلبش از بي بي خديجه و بي بي زينب و بي بي فاطمه پاکتر باشد؟

د : درآيات واحاديثي که حکم حجاب آمده است ، چنين گفته نشده که زنان قلب پاک بايد حجاب نداشته باشند .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: حجاب ستر عورت

تاريخ : سه شنبه 28 / 8 / 1396 | 1:13 AM | نویسنده : یونس |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب مغانشابو
  • وب موج سوار
  • وب آموزش ریاضی
  • وب بای شاپ