خلاصه‌ای از موضوع وضو در قرآن کریم

الحمدلله،

به دو دليل:

اول اينکه خود آيه بدين معناست که پاها بشوريد و نه مسح کنيد.

دوم اينکه احاديث نبوي بر آن تاکيد دارند.

توضيحات:

اول صورت کامل آيه:

« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ

وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»﴿6/مائده﴾



يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ...اي کساني که ايمان داريد هرگاه به سوي اداي نماز ايستاديد(خواستيد نماز ادا کنيد)

فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ...بايد صورت خود را بشوييد ودستهايتان را به سوي آرنج(تا آرنج) بشوييد...

وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ...سر خود را مسح (آب) بکشيد...

وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ...و پاهايتان را تا قوزک پا (بشوييد)


 بعضی از دوستان ايرادهايي دارند که ما در اينجا اين ايرادها را مي اوريم:

1- اينکه اهل سنت شستن پا را از خودشان درست کرده اند!

2- ايه وضو فقط بر مسح سر و پاهاست و نه غسل آن!

3- مسح پا به همراه مسح سر آمده است.

4- اتصالي بين فعل شستن صورت و دستها و پاها وجود ندارد.



الله تعالي به وضوح از شستن صورت و دستان تا حدود مرافق نام برده است.و سپس از مسح سر به اين صورت واضح سخن گفته است:

وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ...سر خود را مسح(اب)بکشيد...

وَامْسَحُواْ...مسح (آب)کنيد (به سرهايتان)

خداوند متعال در مورد سرها و چگونگي لمس کردن نيز سخن گفته است

بِرُؤُوسِكُمْ...آوردن حرف "ب" قبل از رُؤُوسِكُمْ.. نشان دهنده اينست که حتي رساندن مقدار کم آب هم کفايت ميکند و رساندن آب به تمام سر الزامي نيست.

اگر خداوند اين حرف"ب"را نياورده بود مي شد:

وَامْسَحُواْ رُؤُوسِكُمْ...سرهايتان را مسح آب بکشيد (آب به تمام سرهايتان برسد). و حد نهايت مسح نيز مشخص نشده است .

که آن وقت تمام سر و کشاندن آب به تمام سر الزامي مي شد.پس از آنجايي که لمس کردن سر با مقداري آب است اينست که مجرد مسح آبي کم وسطحي نيز کفايت ميکند.

اينجاست که که ميتوان سوال کرد که :

آيا مسح نمودن فقط با کشيدن دستان خيس ممکن است و راه ديگري نيست ؟

جواب اينست:

نه اينطور نيست مي توان تمام مراحل وضو را بدون بکار گرفتن دست نيز صحيح دانست.مانند اينکه دستان را به زير آب برد يا در آب شناور شد.و کشاندن مقداري آب به سر تنها با دست کشيدن نيست و ممکن است اين مقدار کم اب بصورت پاشيدن اب نيز انجام گيرد.

متا سفانه تقليد کور کورانه موجب شده که عده اي خيال کنند وضو گرفتن بايستي حتما با دست انجام گيرد و الا باطل است !و خيال ميکنند کشيدن آب بر سر فقط با دست کشيدن است !و اينست که مسح پا ها را با کشيدن دست بر پشت پا کافي ميدانند واين يک اشتباه بسيار بزرگ است که بي توجه به لغت قران شايع شده است.

اين که اهل سنت شستن پاها را الزامي ميدانند سببش بسيار قوي است ولي متا سفانه  بعضی از دوستان اجازه ي فکر کردن از عوام را ميربايند.

سبب الزامي شدن شستن پاها و معطوف شمردن آن به فعل شستن(فا غسلوا)اينست که در ذکر پاها

(وَأَرْجُلَكُمْ )حرف "ب"وجود ندارد که با مقداري کم کشاندن آب به پاها و خيسي آب کفايت کند.بلکه اطلاق کلمه (وَأَرْجُلَكُمْ (خود به معناي اين است که تمام پاها مورد بحث است ونه مقداري پا و قسمتي از آن.

يعني کف پا و بين انگشتان و پشت و رويش نيز داخل است.و اين است که تمام پاها را نميتوان با دست خيسي که بعد از کشاندن به موهاي سر حسابي خشک شده است با آب خيس کرد!

زيرا مسح آب يعني رسيدن آب به انجا و نه اينکه خودمان را فريب دهيم و بگوييم:

خوب اولش دستمان خيس بود حال خشک شده است اشکالي ندارد و حتي با وجود اينکه اثري ازآب در دستان نباشد!

اينست که مسح يعني کشاندن آب واينکه اثر آب به انجا برسدو عبارت "مسح "در زبان عربي استعمال هميشگي دارد و هميشه به معناي پوشش و رسيدن است.

مانند عبارت "مسح السکاني"يعني شمارش و زير نظر گرفتن تعداد سکان يک شهر يا کشور.يا"مسح الامني"يعني به زير پوشش امني قرار دادن يک منطقه.پس "مسح "به معناي نوعي پوشش است و فرقش با شستن اينست که در شستن مقدار بیشتری آب مصرف مي شود و در مسح آب به کمترين مقدار اکتفا مي شود تا فقط اثر آن بماند.و اين حدود خداوند است تا کساني با اصراف در آب به خداوند نسبت زور ندهند زيرا تکليف يا امر خداوند هميشه واضح است .

اينکه خداوند در آيه حداقل حدود را نشان داده براي اين است تا در سخترين حالت امکان عمل بدان ميسر باشد.وهرگز به اين معنا نيست که :بيشتر از آن حد مايه ي باطل شدن است.

واگر الله تعالي بعد از آن نفرموده بود )إِلَى الْكَعْبَينِ)(تا دو کعب)ما ملزم ميشديم تمام پاهايمان را تا رانها بشوييم.ولي خداوند متعال حدود پاها را از دو بر آمدگي دو طرف پاها بالاتر نبرده است تا فقط منطقه ي پايين کعبين مد نظر باشد.

حال باز به آيه بر ميگرديم که با خطاب جمع آمده :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ...اي کساني که ايمان داريد هرگاه به سوي اداي نماز ايستاديد(خواستيد نماز ادا کنيد)

فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ...بايد صورت خود را بشوييد ودستهايتان را تا آرنجها بشوييد

وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ...و به سرهاي خود مسح آب بکشيد...(مقدار کمي اب برسانيد).

وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ...و پاهايتان را تا دو قوزک پا بشوييد ...در کنار شستن دستها)وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى(تا حدود آرنجها )الْمَرَافِقِ(بصورت جمع آمده است که طبيعي است زيرا دستها يعني دستان مجموعه اي افراد که هر فرد دو ارنج دارد ودر مجموع ميشود آرنج ها ولي متوجه ميشويم در کنار ياد آوري "أَرْجُلَكُمْ"پاها ديگر سخن از قوزکها نيست و الا ميبايد اينچنين ميشد ...و ارجلکم الي الکعاب ...و پاهايتان را تا قوزکها و به جايش آمده :

و پاهايتان تا دو قوزک...الْكَعْبَينِ...و همه ميدانيم مجموعه افراد بيشتر از دو کعب دارند !

و اين فقط اشاره ايست که هر پا داراي دو کعب است .ولي  بعضی ازدوستان به استخوان جلوي پايشان ميگويند "کعبين"!در حالي که با اين حساب هر پايشان يک کعب بيشتر ندارد و اينست که در اين ايه براي طرفداري از آنان بمانند "مرافق و ايدي"از"کعاب و ارجلکم"استفاده ميشد.همانطور که هر دست يک "مرفق"داشت و خداوند "مرافق"را در کنار"ايدي"اورده بود.

اميدوارم که اهل تقوي متوجه باشند که نماز فقط با وضوي صحيح درست است و نقص در وضو يعني کم کردن حدود خداوند و ما اجازه نداريم حدود خداوند را کم و ناقص کنيم ولي ميتوانيم بيشتر از ان را به نيت اجر بيشتر عمل نماييم .و مسح آب به تمام سر و شستن صورت را با آب و به گردن و گوشها هم برسانيم و اين است که اهل سنت با اقتدا به رسول الله صلي عليه و اله و سلم رساندن آب به بيني و دهان و نيز نظافت عملي مستحب مي دانند و شستن پاها رابه بالاي کعبين هم برسانيم .و همين امر در مورد زکات و انفاق مال نيز صحيح است.ميتوانيم براي اجر بيشتر بيشتر از انچه که خداوند متعال امر فرموده زکات و انفاق دهيم.



و البته علاوه بر اين، احاديث نبوي بر شستن پا تاکيد دارند و اين خود دليل محکم بر تفسير آيه فوق است:

شستن پاها همراه با قوزكهاي پا، اين عمل از طريق سنت متواتر قولي و فعلي پيامبر صلي الله عليه و سلم‌، ثابت شده است‌. ابن عمر رضي الله عنهما گفته است‌: “‌پيامبر صلي الله عليه و سلم درسفري از ما عقب مانده بود، سپس وقتي به ما رسيد،‌ كه نماز عصرمان به تاخير افتاده بود و شروع ‌كرديم به وضو گرفتن و پاهاي خود را مسح مي‌كرديم‌ كه پيامبر صلي الله عليه و سلم با صداي بلند ما را صدا زد و فرمود: (ويل للاعقاب من النار) [واي بر كساني كه پاشنه‌هاي پاي خود را نمي‌شويند و به آتش دوزخ‌ گرفتار مي‌شوند]‌‌. دو بار يا سه بار چنين فرمود. اين حديث متفق عليه است‌.

عبدالرحمن بن ابي ليلي گفته است‌كه‌: اجماع اصحاب پيامبر صلي الله عليه و سلم بر آن بوده است ‌كه شستن پاشنه‌هاي پا واجب است‌.



والله اعلم

وصلي الله وسلم علي محمد و علي آله و اتباعه الي يوم الدين

سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: نمازوضوشستن پاها

تاريخ : دو شنبه 1 / 8 / 1395 | 2:27 PM | نویسنده : یونس |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب مغانشابو
  • وب موج سوار
  • وب آموزش ریاضی
  • وب بای شاپ